درد سرهای نی نی

ساخت وبلاگ

حالا از کرونا که بگذریم حرف زدن امیر. قشنگم خیلی خوب شده محمد. عزیزم هم همینطور. راه رفتنتون هم خوب شده ولی تو امیر. گلم بخاطر. اسپاسم شدید. باید هر چنذد. وقت امپول دیسپورت بزنی که دیروز. رفتیم تهران و زدیم اولش که تو اتاق دکتر نمیومدی میگفتی میترسم امپول بزنه خدا برا هیچ مادری نخاد سه تایی  گرفتیمت من شونه هاتو بابایی یه پاتو منشی هم پای دیگه تو داد. میزنی درد داره درد. داره از. بس تکون میخوردی چند. تا امپول اضافه زد هر. وقتم گریهمیکنی و. از چیزی ناراحتی میگی دوسِت ندارم مرضیه درد سرهای نی نی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد سرهای نی نی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamantalao بازدید : 2 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 11:21

بعداز مدتها اومدم براتون بنویسم که این مریضی و این ویروس لعنتی همه جارو پر. کرده خاستم بگم امیرم قشنگم الان که سه بهار. از. عمرت میگذره حرف زدنت خیلی خوب شده اسم داداشتو صدا میزنی اول میگفتی عَیا حالا بهتر. ادا میکنی به خاله حونت میگفتی نینیش نمیدونم چه ربطی به اسمش داشت
کلماتت بیشتر. شده و کم کم داری درست تر. ادا. میکنی
خوشحالم که بعداز کلی جلسات گفتار به این نرحله رسیدی 
البته بخاطر. این مریضی چند. حلسه ت که نرفتیم
خدایا خودت حافظ عزیزانم باش درد سرهای نی نی...

ما را در سایت درد سرهای نی نی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamantalao بازدید : 22 تاريخ : پنجشنبه 28 مرداد 1400 ساعت: 6:25

اول بگم که یه دو هفته ای میشه امیرقشنگم روپاهاش میایسته این سورپرایز تولدش بود. برا ما مدت زمان ایستادنش طولانی تر. شده حتی دوسه قدمم میاد. جلو اما کح کج دوازدهم ابان که رفتیم ارتوپد. گفت باید. آمپول درد سرهای نی نی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد سرهای نی نی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamantalao بازدید : 34 تاريخ : پنجشنبه 28 مرداد 1400 ساعت: 6:25

سلام به پسر. گلم ارسلان 

امروزم یکی از بهترین روزای زندگیم بود. چون بعداز یکسالو ۷ ماه کاردرمانی امروز دوبار بدون کمک تونستی بایستی  البته با یکم زانوی خم ولی بازم خداروشکر که این روز خوب برام رقم خورد

انشاله به امید. روزیکه قدمهاتون استوار. بشه و بتونم شاهد. دویدناتون باشم

درد سرهای نی نی...
ما را در سایت درد سرهای نی نی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamantalao بازدید : 72 تاريخ : يکشنبه 3 آذر 1398 ساعت: 10:06

باز دوباره از امروز شروع کردم به یاددادن جیش کردناول صب که بردم نیم ساعت بعد. یدفعه دیدم جیش کرد. گفتم اشکال نداره شاید. حواست نبوده بعدش هر نیم ساعت یبار. بردمش تاغروب که رفتیم کاردرمانی یه دوساعتی ت درد سرهای نی نی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد سرهای نی نی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamantalao بازدید : 62 تاريخ : يکشنبه 3 آذر 1398 ساعت: 10:06

سلام به گل پسرای خودم این چن وقماهی که پیش آقای کاو... میبردمتون کاردرمان#ی حس کردم خیلی پشرفت آنچنانی نداشتید بخاطر همین تصمیمگرفتم کاردرمان#تونو عوض کنم عاخهاون قبلی یکی دوبار دیدم که عرشیارو اذیت میک درد سرهای نی نی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد سرهای نی نی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamantalao بازدید : 108 تاريخ : دوشنبه 26 فروردين 1398 ساعت: 19:50

سلام پسر خوشگل مامان  الان یه هفته ست که درگیر مریضی گلم هستم شنبه بود که وقتی خابیدیم شروع کردی به بالا آوردنو یکم تب خفیف تا اینمه روز بعد تب تبدیل به اسهال شد به بابایی گفتم بردت دکتر و سرم بهت زدن درد سرهای نی نی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد سرهای نی نی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamantalao بازدید : 89 تاريخ : چهارشنبه 1 اسفند 1397 ساعت: 2:34

وقتی دکتر گفت باید بری متخصص کلیه رفتم خونه مامانم دیدم وزنت انکار زیاد شده و بیخال به گوشه میخابی با چشمای باد کرده دستا و پاها ورم کرده دلم طاقت نیاوردزنگ زدم نوبت ندادگفت فردا بیا  اما بازم نتونستم درد سرهای نی نی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد سرهای نی نی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamantalao بازدید : 65 تاريخ : چهارشنبه 1 اسفند 1397 ساعت: 2:34

روز قبل ازترخیص باز بهت سرم زده بودن بخاطر همین صبح روز جمعه جشمات اصلا باز نمیشد از بس پف داشت زنگ زدم به دکترتو کفت سما تو مطب گفتید سرم زده ورم مرده اینجا باز سرم دادید بچه ورم مرد که گفت بگید پرست درد سرهای نی نی...ادامه مطلب
ما را در سایت درد سرهای نی نی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamantalao بازدید : 74 تاريخ : چهارشنبه 1 اسفند 1397 ساعت: 2:34

امشب حوصله م کشیده که بعداز چندبن وقت بیامو بنوییم 

امیرارسلانذعزیزم هنوز از بیمارستان مرخص نشده شب تب کرد ۳۹ درجه و بیخالو سرفه خلطی تا اینمه امشب بردمش متخصص مطب کفت پیروس بیمارستانو گرفته تدیشب تا صبناله مردو ف‌ر زد ختی یه ده دقیقه م استراحت نکرد فقط زمانیکه لالای برات میخوندم خوابت میبرد روز سومم که بیمارستان بودم یکم سرحال شدیو میزدی پشتت میگفتی دا دا یعنی لالایی برام بهون ولی باز از خاب بیدار میشدی انشبم با اینکه دارو اینا خوردی باز تبت ۳۹/۵ بود 

خدایا چکار کنم 

 

درد سرهای نی نی...
ما را در سایت درد سرهای نی نی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mamantalao بازدید : 62 تاريخ : چهارشنبه 1 اسفند 1397 ساعت: 2:34